به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را


به خدا علی نبیند به نماز جز خدا را

به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم


که ندای دعوت آمد شه ملک لافتی را

همه اهل بیت عصمت زسرا برون دویدند


ابتا و واعلیا بنمود پر فضا را

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

امشب کوفه نه، هستی یتیم است و ذرات سر بر شانه‌ی هم می‌گریند.


برگ برگ نخلستان مویه می‌کند.


چاه مرثیه می خواند.


محراب ماتم گرفته است.


شیون پرده‌نشینان حرم کبریا، همه سو را پر کرده است.


همه جا غم، تنها رهگذر کوچه‌ها و دل‌هاست.


امّا نه، بهشت منتظر است.


آن‌ جا لبخندِ فاطمه به استقبال علی می‌آید.


پیامبر آغوش می‌گشاید و به یُمن آمدن علی حلقه‌ی درِ بهشت یاعلی می‌گوید


و هر چه شهید به پیشواز می‌آیند.


خوش آمدی علی‌جان و این دل‌نشین‌ترین صدا در گوش علی است.


صدای آشنای فاطمه

 


نوشته شده در تاريخ جمعه دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ توسط شهر باران